Template By: NazTarin.com
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
طراحي بنر رايگان براي شما(وبلاگ همه جوره!)
و آدرس
aliamirifar.loxblog.com لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
لپ تاپ رو پامه دارم باهاش کار میکنم بابام اومده تو اتاقم میگه لپ تاپت روشنه؟ میگم پـــ ن پـــ رو زمین داشت گریه میکرد گذاشتمش رو دلم آروم بگیره! بعد بش میگم: کاری داری باش مگه؟ میگه پـــ ن پـــــ صدا گریه اش تا تو اتاق من میومد اومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن!!!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین ... تازه میپرسه خورد به دستت؟ پـــ ن پـــ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی...!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
یارو با موتور زده بهم ....خوردم زمین سرم شکسته داره خون میاد اومده میگه: سرت داره خون میاد؟ پـــ ن پــــــ من خودنویسم جوهرم پس داده!!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
به داداشم میگم سر رات داری میای یه لیوان آبم بیار بهم میگه: تشنته؟ میگم: پـــ ن پـــــ من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم!!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
دختره داره غرق میشه میگم دستتو بده به من میگه می خوای نجاتم بدی؟! پـــ ن پــــ میخوام واست لاک بزنم!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
زنگ زدم عکاسی نوبت بگیرم واسه عکس گرفتن، دختره گوشی رو برداشته، میگم ببخشید خانم امروز وقت خالی کی دارید؟ میگه واسه عکس گرفتن؟ پـــ ن پـــ واسه اینکه با خونواده خدمت برسیم!!! بعد میخنده میگه 6 وقت داریم. بهش میگم قبل از 6 هم کسی نوبت داره؟ میگه پـــ ن پــــ امروز رو کلا واسه شوهر آیندم خالی کردم.
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
(منو داداشم دو قلوییم) در حال قدم زدن بودیم داداشم چند متر جلوتر از من راه میرفت یارو اول داداشمو دید اومد جلوتر منو دید, رنگش پرید. برگشت گفت دو قلویید گفتم: پــــ ن پــــ اجسام از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیک ترند.
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟ میگه از شوهرش؟؟؟؟؟ پـــ ن پــــ چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
از دل درد دارم میمیرمو جلوی دستشویی دارم پیچ و تاب میخورم. بعد 2 ساعت یارو اومده بیرون میگه دستشویی داری؟؟ میگم پـــ ن پـــ دیدم فضای مناسب و دلبازیه اومدم موج مکزیکی تمرین میکنم.
((((((((((((((((((((((((((((((((((( به دوستم گفتم برو بالا نردبون چراغ و ببند گفت بچرخونمش؟ پـــ ن پــــــ تو نگهشدار من نردبون و میچرخونم!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟ میگم: پـ ن پـ ، دختر همسایس اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
داداشم میخواد ببینه چند کیلوه، میگه برم رو ترازو؟! میگم: پـــ ن پـــ ، کلیک راست کن رو خودت، برو تو پروپرتیز ببین چند کیلویی!!! تازه میخنده میگه: احمق جون اگه موسو رو خودم نگه دارم مینوسه چند مگم!!!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
دوستم در یخچالو باز کرده, دیده هیچی توش نیس, میپرسه: واقعا خالیه!؟ میگم پــ ن پـــ هیدنشون کردیم که غریبه ها نبیننشون!!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟ سرخ پوسته گفت پـــ ن پـــ ژاپونه، ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
دارم رو تردمیل عینه خر میدووم یارو میگه اینجوری میدویی لاغر کنی؟؟ میگم پـــ ن پــــ دارم واسه نقش آفرینی تو سری جدید میگ میگ آماده میشم...!!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
از دستشویی اومدم بیرون، همکارم منتظر وایستاده منو دیده میگه، تو بودی تو دستشویی؟ میگم پـــ ن پــــــ سه نفر دیگه هم هست، من اول شدم!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
رفتم سر یخچال به مامانم میگم موز خریدی؟ میگه پـــ ن پــــــ خیاره تو زعفرون خوابوندم.
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
دوستم زنگ زده خونمون بهم میگه فردا میای دانشگاه جزوه هارو بیار... مامانم میگه دوست دانشگاهیت بود؟... پـ ن پـ دوست زمون جنگ بود تو عملیات والفجر 8 ... نقشه ی عملیات رو میخواست ببینه!
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنـــا کنم؟
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
اومده تو اتاق، قاب عکس رو دیوار و دیده میگه: وای داداشتــــــــــــه؟؟؟ میگم: آره. میگه: عکسشـــــــــــــه؟؟؟
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
داریم بازیه بارسا و رئالو نیگا میکنیم، دوستم پای تلویزیون خوابش برده بود، مسی که گل رو زد همه پریدن تو هوا و خوشحالی کردن؛ یه دفعه دوستم از خواب پرید و گفت چرا خوشحالین؟ گل شد؟
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
سگم رو بردم پیش دامپزشک، منشیش میگه سگتون مریضه؟
(((((((((((((((((((((((((((((((((((
|
ترانی کامشاپاهل استرالیا یک پنگوئن ، یک زرافه ، یک بچه فیل ، یک میمون ، یک توله ببر به همراه دوازده سگ را برای هدیه عروسی خریداری کرد و نام این باغ وحش کوچک را به افتخار همسرش (پارک خانگی عروس زیبای من ) نهاد
این هدیه ویژه یک جسد مومیای شده ی قدیمی بود که آن را در یک حراجی عتیقه به قیمت بالایی خریداری کرده بود .
الیزا براون که به علایق همسر ورزشکار خود تامی کاملا واقف بود در روز ازدواج یک راکت بدمینتونهدیه داد که شاید برای شما چیز عجیبی نباشه، اما بد نیست این را اضافه کنیم تور وسط این راکت از موهای خود الیزا تهیه شده بود .
مارک کریستی ون ، نقاش ساختمان اهل برلین ، به عنوان کادوی عروسی ،18 دستگاه اتومبیل دزدی به همسرش هدیه داد که حدود یک هفته بعداز عروسی آنها را به صاحبانشان باز گرداند و به آنها گفت که این کار را فقط برای این انجام داده که به همسرش نشان دهد به خاطراو هر کاری می کند .
جاناتان رود شایر مرد عاشق پیشه آلمانی که مراسم ازدواجش را به همراه کشیش در یک هلی کوپتر بر فراز آسمانها انجام داده بود به عنوان هدیه عروسی ، خودش را از هلی کوپتر پائین انداخت ودر دم جان سپرد . او قبل از پریدن به عروس جوانش سیدنی گفت : این آخرین و تنهاهدیه عروسی من به تو است .
مری کامفورد در روز عروسی در مقابل میهمانان گفت که قصد دارد در این لحظه اعجاب انگیز ترین هدیه عروسی را به همسرش بدهدو بعد در مقابل چشمان حیرت زده ی میهمانان و از جمله داماد که منتظر یک کادوی بی نظیر و گران قیمت بود ، مقداری از آب بینی ش را در دستمال کاغذی خالی کرد و به همسرش داد
زن و مرد از راهي مي رفتند، ماموران آنها را ديدند وآنها را خواستند!
پرسيدند شما چه نسبتي با هم داريد؟
زن و مرد جواب دادند زن و شوهريم
ماموران مدرك خواستند،
زن و مرد گفتند نداريم !
ماموران گفتند چگونه باور كنيم كه شما زن و شوهريد ؟!
زن و مرد گفتند براي ثابت كردن اين امرنشانه هاي فراواني داريم ... !
اول اينكه آن افرادی كه شما مي گوييد دست در دست هم مي روند،
ما دستهايمان از هم جداست!
دوم، آنها هنگام راه رفتن و صحبت كردن به هم نگاه مي كنند،
ما رويمان به طرف ديگريست!
سوم آنكه آنها هنگام صحبت كردن و راه رفتن،با هم با احساس حرف مي زنند،
ما احساسي به هم نداريم!
چهارم آنكه آنها با هم بگو بخند مي كنند،
می بینید که، ما غمگينيم!
پنجم، آنها چسبيده به هم راه مي روند،
اما يكي ازما جلوترازدیگری مي رود!
ششم آنكه آنها هنگام با هم بودن كيكي، بستني ای، چيزي مي خورند،
ما هيچ نمي خوريم!
هفتم، آنها هنگام با هم بودن بهترين لباسهايشان را مي پوشند،
ما لباسهاي کهنه تنمان است.. !
هشتم، ...
ماموران گفتند
خیلی خوب،
برويد،
برويد،..
فقط بروید ... !
این مطلب فقط جنبه طنز و سرگرمی دارد.
ـ با داشتن هیکلی ضایع تی شرت تنگ نپوشن!!!
ـ از کلاس پنجم دبستان سه تیغه نکنن و after shave نزنن!!!!
ـ جلوی مدرسه دخترانه نایستن و سیگار چاق نکنن!!!!!!!
ـ با دیدن یک فروند دختر جو زده نشده و تیکه جواتی بار نکنن!!!!!
ـ پس از ورود به دبیرستان سیگاری نشده !!!!!
ـ در مقابل دختر ها احساس بامزه بودن نکنن و شعر نگن!!!!
ـ ادعای با معرفتی و با مرامی وخلاف سنگین نکنن!!!!!
ـ کت وشلوار صورتی با پیراهن زرد نپوشن و کروات قهوه ای نزنن!!
ـ در آن واحدبا N تا دختر رفیق نباشن و به هر N تاشون قول ازدواج ندن!!!!!!!
ـ احساس خوش تیپی نکنن و خود را دختر کش ندونن!!!!!!
و از همه مهمتر : پس از خوندن این مطالب جنبه خود را نشون نداده و مرام و با حالی خود را اثبات نکنن!!!!!!!
نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس
دیدم به خواب حافظ توی صف اتوبوس
گفتم سلام حافظ گفتا علیک جانم
گفتم کجا روی تو؟گفت والله خود ندانم
گفتم بگیر فالی گفتا نمانده حالي
گفتم چه گونه ای تو گفتا در بند بیخیالی
گفتم که تازه تازه شعروغزل چه داری
گفتا که میسرایم شعر سپیدباری
گفتم زدولت عشق ؟گفتا که کودتا شد
گفتم رقیب پس چی؟گفتا که کله پا شد
گفتم کجاست لیلی؟مشغول دلربایی؟
گفتا شده ستاره در فیلم سینمایی
گفتم بگو زخالش؟آن خال آتش افروز
گفتا عمل نموده دیروز یا پریروز
گفتم بگو زمویش گفتا که مش نموده
گفتم بگو زیارش گفتا ولش نموده
گفتم چرا؟چگونه؟عاقل شدست مجنون؟
گفتا شدید گشته معتاد گرد افیون
گفتم کجاست جمشید؟جام جهان نمایش؟
گفتا خریده قسطی تلویزیون به جایش
گفتم بگو زساقی حالا شدست چه کاره؟
گفتا شدست منشی در دفتر اداره
گفتم بگو ز زاهد آن راهنمای منزل
گفتا به من که بردار دستت را از سر دل
گفتم زساربان گو با کاروان غمها
گفتا آژانس دارد با تور دور دنیا
گفتم بگو زمحمل یا از کجاوه یادی
گفتا پژو دوو بنز یا گلف نوک مدادی
گفتم که قاصدک کو؟آن باد صبح شرقی ؟
گفتا که جای خود را دادست به فکس برقی
گفتم بیا زهدهد جوییم راه چاره
گفتا به جای هدهد دیش است و ماهواره
گفتم سلام مارا باد صبا کجا برد؟
گفتا به پست داده آورد یا نیاورد؟
گفتم بگو زمشک آهوی دشت زنگی
گفتا که ادکلن شد درشیشه های رنگی
گفتم سراغ داری میخانه ای حسابی
گفتا آنچه بودست گشته چلو کبابی
گفتم شراب نابی تو دست و پا نداری؟
گفتا به جایش دارم وافور با نگاری
گفتم بلند بوده موی تو آن زمانها
گفتا که حبس بودم از ته زدند آن را
گفتم شما وزندان؟حافظ مارو گرفتی؟
گفتا ندیده بودم هالو به این خرفتی...!