Template By: NazTarin.com
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
طراحي بنر رايگان براي شما(وبلاگ همه جوره!)
و آدرس
aliamirifar.loxblog.com لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
خانم ها:
_ قبل از ازدواج وزن ايدهآل با چهرهاي بشاش، بعد از ازدواج چاق و افسرده و منزوي. نتيجهگيري اخلاقي: آمادگي بدن در مقابله با روزهاي سخت
_ قبل از ازدواج ايستادن در صف سينما و استخر، بعد از ازدواج ايستادن در صف شير و گوشت. نتيجهگيري اخلاقي: آموزش ايستادگي
_ قبل از ازدواج تعطيلات رفتن به ديزين واسكي، بعد از ازدواج در تعطيلات شست و شوي خانه و لباس. نتيجهگيري اخلاقي: پر شدن اوقاتفراغت
_ قبل از ازدواج نوشتن كتاب شعر و رمان، بعد از ازدواج نوشتن داستان پرنده در قفس. نتيجهگيري اخلاقي: شهرت بادآورده
_ قبل از ازدواج صحبت تلفني بيمحاسبه زمان، بعد از ازدواج اتهام به پرحرفي حتي براي ده دقيقه. نتيجهگيري اخلاقي: حفظ عضلات صورت
_ قبل از ازدواج رفتن به سفرهاي هفتگي، بعد از ازدواج در حسرت رفتن به پارك سر كوچه. نتيجهگيري اخلاقي: در امنيت كامل به سر بردن
آقایان :
قبل از ازدواج خوابيدن تا لنگ ظهر، بعد از ازدواج بيدار شدن زودتر از خورشيد. نتيجهگيري اخلاقي: سحرخيز شدن
_ قبل از ازدواج رفتن به سفر بياجازه، بعد از ازدواج رفتن به حياط بااجازه. نتيجهگيري اخلاقي: كسب اعتبار
_ قبل از ازدواج خوردن بهترين غذاها بيمنت، بعد از ازدواج خوردن غذاهاي سوخته با منت. نتيجهگيري اخلاقي: تقويت معده
_ قبل از ازدواج استراحت مطلق بيجر و بحث، بعد از ازدواج كار كردن در شرايط سخت. نتيجهگيري اخلاقي: ورزيده شدن
_ قبل از ازدواج آموزش گيتار و سنتور و... بعد از ازدواج آموزش بچهداري و شستن ظرف. نتيجهگيري اخلاقي: همدردي با خانمها
_ قبل از ازدواج گرفتن پول تو جيبي از پاپا، بعد از ازدواج دادن كل حقوق به خانم. نتيجهگيري اخلاقي: مستقل شدن
در راستای اینکه بحران بی شوهری در جامعه امروز بوجود آمده کلیه خانمهای محترم می تونن از روش های زیر استفاده کنن و البته مراقب باشن که سوءاستفاده نکنن .
۱ـ روش کوزه ایی : همان روش قرن های قدیم که دختر کوزه به دوش به سمت رودخانه می رفت پسر به کوزه می خوره کوزه بشکست و بعد چنین گفته اند که : اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی نتیجه گیری : بحران ازدواج حال حاضر بخاطر لوله کشی شدن آبه .
۲ـ روش عرفانی : چهل شبانه روز جلوی خونه رو آب و جارو میکنی و ده تا شمع روشن میکنی شکلات بین مردم تقسیم میکنی تا مرد آرزوهات بیاد. نتیجه گیری : در صورت کمبود شمع میتونین فانوس هم روشن کنین .
۳ـ روش سوسکی : بخاطر ترس از یه سوسک که حتی میتونی خودت اون رو تو خونه یا کوچه کار بزاری همچین محکم میپری تو بغلش و بهش می چسبی که هیچ جور نتونه تو رو از خودش جدا کنه . نتیجه گیری : با تشکر از کلیه سوسک های محترم مقیم مرکز و حومه .
۴ـ روش تیپ : انواع تیپ های مختلف روی خودت پیاده میکنی بیست و دو کیلو لوازم آرایش روی خودت خالی میکنی و سعی میکنی تا آنجا که ممکن است لباس ها مورد توجه باشند طوری که هرکس که تو خیابونه مجبور بشه حتما یک بار شما را نگاه کنه بعد گوشه خیابون می ایستی تا شوهر مناسب سوارت کنه . نتیجه گیری : خطر احتمال از بین رفتن آبروی چندین و چند ساله تان وجود دارد اما چون به خاطر ازدواج است مسئله نیست این دفه !
۵ ـ روش خر خونی : تو کلاس و مدرسه و دانشگاه نمره بیست کلاس میشی بلاخره تو کل سال های مدرسه یه خر خون دیگه پیدا میشه که بیاد سراغت و باعث بشه که نترشی . نتیجه گیری : اگه شوهر پیدا نشد تا مقطع دکترا ادامه بدین و بعد ترک تحصیل کنین.
۶ ـ روش مایه داری : با دوستان توی انواع پارتی های شبانه و پیست های اسکی و باشگاه های بیلیارد و بولینگ هر کوفت و زهر مار دیگری که میتونی شرکت میکنی و حواست فقط به یه شوهر مناسب هست تا چیز های دیگه . نتیجه گیری : سعی کنین همیشه چند میلیون در کیف خود داشته باشین.
۷ـ روش مذهبی : توی انواع مجالس مختلف مذهبی شرکت میکنی توی هیچ چیز کم نمی آری جایی نیست که مراسمی باشه و تو اونجا نباشی تا بلاخره یه شوهر گیرت بیاد . نتیجه گیری : التماس دعا خواهر .
۸ ـ روش فامیلی : یه کاغذ بر میداری و اسم تمام پسرهای فامیل از سن پنج تا پنجاه ساله رو که ازدواج نکردنن رو روش می نویسی بعد شروع به بررسی و تفکیک میکنی و اونهایی که شرایط را دارن رو انتخاب میکنی و یه برنامه ریزی برای عملیات تاکتیکی که بلاخره یه کدوم رو خفت کنی . نتیجه گیری : می تونین روی یه بچه پنج ساله برای بیست سال آینده برنامه بریزین
۹ ـ روش نامردی : جلوی یکی از این ماشین های پلیس یه دفعه می پری پسره رو میگیری تو بغلت و دستت رو میکنی تو دستش و ازش... (سانسور ) میگیری تا بعد از تعهد توی کلانتری مجبور بشه که باهات ازدواج کنه . البته این روش برای اونهایی است که از کلیه روش های بالا نا امید شده اند.
چاق ترین زن جهان كه در كالیفرنیا ساكن است تصمیم دارد وزنش را كاهش دهد.پاولین پاتر ۴۷ ساله حتی برای انجام كوچكترین كارهای روزمره اش نیز با مشكل روبروست.
پاتر كه دلیل اضافه وزنش را تربیت خانوادگی و ژنتیك دانست، گفت: مادرش ۲۰۰ كیلوگرم و پدرش نیز حدود ۲۵۰ كیلوگرم بوده است.
به گزارش ایسنا به نقل از دیلی میرر تمام خواهر و برادرهای پاتر نیز چاق هستند. او بارها تصمیم به كاهش وزن گرفته بود، اما این بار تصمیم دارد كه آن را عملی سازد./خبرگزاری ایسنا
ادب : يعني كمك به يك خانم زيبا در عبور از خيابان حتي اگر به كمك احتياج نداشته باشد
ازدواج : قمار زندگي است و در قمار برد با كسي است كه بيشتر تقلب كند
الكل : مايه گرانبهايي كه همه چيز را محفوظ نگاه مي دارد مگر اسرار را
اوراقچي : تنها موجودي كه زنها را بهترين رانندگان دنيا ميدان
ايده آل : شوهري كه بتواند با زنش بهمان دقت و ملايمتي كه در مورد تازه اش دارد رفتار كند
زوج ايده آل : شوهر كر و زن لال
بوسه : تصادفي كه فقط يك سيلي به آدم ضرر مي زند
بيست سالگي : دوراني كه پسر ها دنبال معشوقه مي گردند دختر ها دنبال شوهر
چشم : عضويكه چشم چرانها با آن ارتزاق مي كنند
خسيس : كسي كه وقتي خانه اش آتش مي گيرد براي اينكه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشاني بدود
خوش بين : مردي كه تصور كند وقتي زني پاي تلفن خداحافظي كند گوشي را خواهد گذاشت
دست : عضوي كه در سينما نزد بند نمي شود
دوران تجرد : دوراني كه معمولا براي مردها بعد از ازدواج شروع مي شود
رفيق : كسي كه هميشه به شما مقروض است
سوءظن : سعي در دانستن چيزيكه بعدا" انسان آرزو مي كند اي كاش آنرا نمي دانست
سينما : جايي كه پشت سر شما حرف مي زنند
عشق : دردسري كه براي فراموش كردن آن بايد تازه تري پيدا كرد
سرخ پوست : مرد خوشبختي كه وقتي زنش اورا مي بوسد صورتش ماتيكي نمي شود
سنجاق قفلي : تنها قفلي كه بدون كليد باز مي شود
مرد مجرد : كسي كه هنوز عيوبي دارد كه خود نمي داند
معجزه : دختر خانمي كه زنگ آخر جيم شود و به سينما نرود
موش : خانم هايي كه نصفه شب به جيب شوهر هايشان شبيخون مي زنند
هالو : شوهري كه دستكش ظرفشويي را بجاي اندازه دست خودش اندازه دست خانم بخرد. |
نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس
دیدم به خواب حافظ توی صف اتوبوس
گفتم سلام حافظ گفتا علیک جانم
گفتم کجا روی تو؟گفت والله خود ندانم
گفتم بگیر فالی گفتا نمانده حالي
گفتم چه گونه ای تو گفتا در بند بیخیالی
گفتم که تازه تازه شعروغزل چه داری
گفتا که میسرایم شعر سپیدباری
گفتم زدولت عشق ؟گفتا که کودتا شد
گفتم رقیب پس چی؟گفتا که کله پا شد
گفتم کجاست لیلی؟مشغول دلربایی؟
گفتا شده ستاره در فیلم سینمایی
گفتم بگو زخالش؟آن خال آتش افروز
گفتا عمل نموده دیروز یا پریروز
گفتم بگو زمویش گفتا که مش نموده
گفتم بگو زیارش گفتا ولش نموده
گفتم چرا؟چگونه؟عاقل شدست مجنون؟
گفتا شدید گشته معتاد گرد افیون
گفتم کجاست جمشید؟جام جهان نمایش؟
گفتا خریده قسطی تلویزیون به جایش
گفتم بگو زساقی حالا شدست چه کاره؟
گفتا شدست منشی در دفتر اداره
گفتم بگو ز زاهد آن راهنمای منزل
گفتا به من که بردار دستت را از سر دل
گفتم زساربان گو با کاروان غمها
گفتا آژانس دارد با تور دور دنیا
گفتم بگو زمحمل یا از کجاوه یادی
گفتا پژو دوو بنز یا گلف نوک مدادی
گفتم که قاصدک کو؟آن باد صبح شرقی ؟
گفتا که جای خود را دادست به فکس برقی
گفتم بیا زهدهد جوییم راه چاره
گفتا به جای هدهد دیش است و ماهواره
گفتم سلام مارا باد صبا کجا برد؟
گفتا به پست داده آورد یا نیاورد؟
گفتم بگو زمشک آهوی دشت زنگی
گفتا که ادکلن شد درشیشه های رنگی
گفتم سراغ داری میخانه ای حسابی
گفتا آنچه بودست گشته چلو کبابی
گفتم شراب نابی تو دست و پا نداری؟
گفتا به جایش دارم وافور با نگاری
گفتم بلند بوده موی تو آن زمانها
گفتا که حبس بودم از ته زدند آن را
گفتم شما وزندان؟حافظ مارو گرفتی؟
گفتا ندیده بودم هالو به این خرفتی...!
در این مجموعه برای شما نمونه هایی از عکس های دیدنی از بسته بندی های بسیار عجیب و زیبا را قرار داده ایم.
عکس های دیدنی از بسته بندی های بسیار عجیب
زنی که آدامس بجود حتما یا قاچاقچی است یا روسپی!
زن خوب کسی است که با استفراغ اعلام حاملگی کند.
زن خوب کسی است که در منزل فقط پیراهن مردانه می پوشد .
زن خوب کسی است که صبح از اتاق دیگری بیرون بیاید و به همسر خود صبح بخیر بگوید.
زن خوب کسی است که فقط وقتی جلوی آینه بایستد که بخواهد گریه کند!
تبصره : این آینه حتما باید در مستراح باشد نه آینه آرایش!
زن خوب کسی است که جلوی دوربین نمی دود.
زن خوب کسی است که لباسش حداقل 3 الی 4 سایز بزرگتر باشد!
مجری خوب زن هرگز اسم کوچکش افشا نمی شود!
زن خوب کسی است که در صحنه های عروسی فقط لبخند بزند و مردان اجازه دارند حداکثر در جا دست بزنند،
زن خوب کسی است که اگر متأهل باشد حتما خانه دار است، اما اگر مجرد باشد می تواند شاغل باشد!
زن خوب کسی است که اگر در خیابان با مردی تصادف کرد، حتما تا قسمت آخر سریال با او ازدواج کند!
زن خوب کسی است که هرگز مانتو نمی پوشد، عینک آفتابی نمی زند، اسم عربی دارد، اگر بالای چهل ساله باشد یا در حال ظرف شستن است یا لباس دوختن، زن خوب هرگز در حال مطالعه نیست .
زن خوب کسی است که غیر از لباس سیاه، قهوه ای یا خاکستری بپوشد
این مطلب فقط جنبه سرگرمی و طنز دارد .
شما فکر میکنید زنها از مردها چه میخواهند؟ اگر زن هستید یا مرد،حتما میتوانید یک لیست عریض و طویل تهیه کنید. اما تفاوت این لیست با هر لیست احتمالی دیگر این است که ... بخوانید، خودتان میفهمید...
براي مشاهده ي مطلب به ادامه مطلب مراجعه كنيد...
اين مطلب فقط جنبه سرگرمي و طنز دارد .
وقتي چند نفر دور هم جمع بشن :
توي آمريکا، با هم مسابقه ميدن!
*************************
توي فرانسه، همه همزمان شروع به حرف زدن مي کنن!
************************
توي ايتاليا، در مورد مد عينک و لباس جديدشون بحث مي کنن!
************************
توي مصر، ميرن يه جا مي شينن قليون مي کشن!
*************************
توي امارات متحده عربي، 4 نفرشون دست مي زنن و يه نفرشون مي رقصه!
************************
توي افغانستان، اگه پول نداشته باشن کار مي کنن و اگه پول داشته باشن مي خوابن!
*************************
توي آذربايجان، يه بطري آب پرتقال مي خرن و با هم مي خورن!
************************
توي روسيه، از همديگه رشوه مي گيرن!
************************
توي ژاپن، هيچوقت 5 نفر دور هم جمع نميشن! چون هميشه حداقل 3نفرشون کار دارن!
************************
توي آلمان، درباره سياستهاي دولت حرف مي زنن!
**************************
توي پاکستان، يه باند قاچاق تشکيل ميدن!
**************************
توي عراق، براي حمله به سربازهاي آمريکايي نقشه مي کشن!
**************************
توي هند، يا با همديگه مي رقصن و يا ميرن سينما و رقص تماشا مي کنن!
*************************
توي کوبا، هر وقت 5 نفر يا بيشتر يه جا جمع بشن از کاسترو تعريف مي کنن!
*************************
توي سوريه، از ترس بلافاصله از همديگه جدا ميشن!
***************************
توي کره جنوبي، با هم يه شرکت راه ميندازن و يه کالاي ژاپني رو کپي مي کنن!
**************************
توي مکزيک، دو نفرشون دوئل مي کنن و يه نفرشون ناظر دوئل ميشه و دو نفر ديگه هم گيتار مي زنن!
****************************
توي ايران، يا پشت سر بقيه غيبت مي کنن يا روزنامه راه ميندازن يا يه جلسه سخنراني ترتيب ميدن يا به يه جلسه سخنراني حمله مي کنن يا از حرف زدن و سوتي هاي همديگه ايراد مي گيرن يا يه نفرشون رو ميذارن وسط و 4 نفرشون متلک بارونش مي کنن يا الکي مي خندن يا يه پيتزا فروشي باز مي کنن يا بدون هيچ صحبتي مي ايستن و چشم و سرشون رو مي چرخونن و مردم رو مي چرن يا يه شرکت کامپيوتر و اينترنت راه ميندازن ياميرن يه چت روم توي ياهو مسنجر مي سازن يا يه وبلاگ دسته جمعي مي سازن يا گروه اينترنتي راه ميندازن!
*****************************
این مقاله فقط جنبه سرگرمی وتفریح دارد.
*اگر سر دوستتان طاس است، مرتب از آرایشگرتان تعریف کنید.
*صابون را کف وان حمام جا بگذارید.
*کادوی عروسی دوستتون بهش تراول نیم میلیونی تقلبی هدیه بدید.
*در هنگام خروج از توالت، دمپایی ها رو خیس کنید.
*همه شیرهای آبی که در طول روز می بینید تا حد امکان سفت کنید (به کار بردن انبرقفلی نتایج بهتری به همراه دارد).
*وقتی میخواهید به توالت بروید، با صدای بلند اعلام کنید
*وقتی کسی در توالت و حمام است، با عجله به درب دستشویی حمله برده و با سرعت ۱۰۰۰ بار در دقیقه دستگیره درب رو تکان دهید و پشت سر هم بگید این چرا باز نمی شه؟
*پنج شنبه شب ها موقع خوبی برای تعریف داستانهای جن و پری است.
*توی حموم عربده بکشید.
*اگر کسی به حمام رفت. بلافاصله تمام شیرهای آب گرم و سرد خانه را باز کنید.
*در صف پمپ بنزین، بوق ممتد بزنید.
*سر پیچها و جاهایی که سبقت ممنوع است، با سرعت بیست کیلومتر در ساعت حرکت کنید.
*عکسهای عروسی دوستتون رو با دستهای چرب تماشا کنین.
*مرتب جلوی مهمونا از عموی پیرتون که موهاش رو رنگ مشکی زده بپرسین که چه رنگ مویی استفاده میکنه.
*هنگام راه رفتن سعی کنید پشت کفش مردم رو با نوک کفشتون بزنید. هر چه بیشتر کفش مردم رو از پا در بیارید، امتیاز بیشتری می گیرید.
*وقتی به یک مغازه شیک شلوار فروشی رفتید، برخلاف تاکیدهای فروشنده شلوار را آنقدر پایین بگیرید تا خاکی شود، بعد از آن هم بگویید که آن را نپسندیدید.
*درست در مسیر معلم و یا استادتون نخ نامرئی بکشید.
*روی دیوار سفید خانه همسایتان با حروف بزرگ بنویسید: لطفا اینجا چیزی ننویسید.
*به کسی که دندون مصنوعی داره، بلال تعارف کنید.
*عکسهای قبل از ازدواج خودتان را با حسرت نگاه کرده و با صدای بلند بگویید چه اشتباهی کردم، چی بودم و چی شدم
سطل آشغال :
وسیله ای ا ست موجود در خیابان ها جهت ریختن زباله در اطراف آنها !
مدرک تحصیلی :
کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که بسته به مقطع ، قیمتش فرق می کند !
حراج :
اصطلاحی است که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی اضافه کرده و با ماژیک قرمزروی آن خط زده و قیمت اصلی کالا را در زیرش درج می کنند …!
رئیس :
فردی که وقتی شما دیر به سر کار می روید خیلی زود می آید و زمانی که شما زود به اداره می روید یا دیر می آید و یا مرخصی است …!
بزرگراه :
نوعی پیست رالی به همراه یادگیری به روز ترین فحش های ۲۰۱۰ !
شب امتحان :
شب التماس به درگاه خداوند !
شب توبه !
البته مجموعه برگه های کمک آموزشی (تقلب) هم بد نیست.
تحقیق :
Copy & Pasteکردن مقالات اینترنتی !
بیرون هم که پروژه می فروشن … ۲۰ تا ۳۰ هزار تومن هلو !
گارانتی :
یک اسم صرفا زیبا و خوش تلفظ که تنها کابرد آن در هنگام خرید است !
اگه تو هم ني ني هستي ميتوني به راحتي مامانو كفري كني و حالشو ببري!
وقتي مامان تو رو ميبره مهد كودك حسابي گريه زاري كن! بد نيست يكم وجدان درد بگيره!
وقتي مامان بهت غذا ميده تف كن! وقتي بابا ميده بخور و لبخند بزن!
علم ثابت كرده اگه غذا رو بمالي به صورتت خوشمزه تر ميشه!
جغجغتو بنداز زمين ... ببين مامان چن بار خم ميشه؟! اگه ده بار كمتر بود جيغ بكش كه لاغر تر و خوشكل تر بشه!
وقتي مامان انگشتشو ميكنه تو دهنت تا ببينه دندون در آوردي يا نه گازش بگير تا بفهمه دندون درآوردي!
تو تخت خودت نخواب ... تخت مامان اينا يك حالي ميده!
ياد بگير در توالت رو از تو قفل كني و جيغ بكشي!
وقتي مامان ميپرسه چيكار ميكني هميشه بگو هيچي مامان جونم!
زمستونا وقتي مامان لباساتو تنت كرد بگو ماماااااااااااااااااان ... جيش!
نذار سرتو شيره بمالن! غذاي مامان بابا خوشمزه تره!
يادت نره آدم قبل از اينكه قاشق چنگال داشته باشه انگشت داره!
حرفي رو كه مامان ميگه بي تربيتي هست رو هميشه يادت بمونه تا بعد ازش استفاده كني!
ميخواي همه بخندن؟! به مامان بگو ميترسي تنهايي سوار سرسره شي!
ميدوني يكي از كارايي كه مامان خيلي دوس داره چيه؟! لباس شستن!
هميشه دو دقيقه قبل از رسيدن به مقصد بخواب!
هر وقت دكتر بهت گفت درد نداره وقت جيغ زدنه!
این مقاله فقط جنبه سرگرمی و طنز دارد و قصد توهین به هیچ قشر خاصی را ندارد.
1. این بستگى دارد به ...
یعنى: جواب سوال شما را نمى دانم!
2. این موضوع پس از روزها تحقیق و بررسى فهمیده شد.
یعنى: این موضوع را بطور تصادفى فهمیدم!
3. نحوه عمل دستگاه بسیار جالب است.
یعنى: دستگاه کار مى کند و این براى ما تعجب انگیز است!
4. کاملا انجام شده!
یعنى: راجع به ۱۰ درصد کار تنها برنامه ریزى شده !
5. ما تصحیحاتى روى سیستم انجام دادیم تا آن را ارتقا دهیم.
یعنى: تمام طراحى ما اشتباه بوده و ما از اول شروع کرده ایم!
6. پروژه بدلیل بعضى مشکلات دیده نشده، کمى از برنامه ریزى عقب است.
یعنى: تاکنون روى پروژه دیگرى کار مى کردیم!
7. ما پیشگویى مى کنیl ...
یعنى: ۹۰ درصد احتمال خطا مى رود!
8. این موضوع در مدارک علمى تعریف نشده است.
یعنى: تاکنون کسى از اعضا تیم پروژه به این موضوع فکر نکرده است!
9. پروژه طورى طراحى شده که کاملا سیستم بدون نقص کار مى کند.
یعنى: هرگونه مشکلات بعدى ناشى از عملکرد غلط اپراتورهاست!
10. تمام انتخاب اولیه به کنار گذاشته شد.
یعنى: تنها فردى که این موضوع را مى فهمید از تیم خارج شده است!
11. کل کوشش ما براى اینست که مشترى راضى شود.
یعنى: ما آنقدر از زمان بندى عقبیم که هر چه که به مشترى بدهیم راضى مى شود!
12. تحویل پروژه براى فصل آخر سال آینده پیش بینى شده است.
یعنى: تا آن زمان ما مى توانیم مقصر تاخیر در اجراى پروژه را کسى از میان تیم کارفرما پیدا کنیم!
13. روى چند انتخاب بطور همزمان در حال کار هستیم.
یعنى: هنوز تصمیم نگرفته ایم چه کنیم!
14. تا چند دقیقه دیگر به این موضوع مى رسیم.
یعنى: فراموشش کنید، الان به اندازه کافى مشکل داریم!
15. حالا ما آماده ایم صحبتهاى شما را بشنویم.
یعنى: شما هر چه مى خواهید صحبت کنید که البته تاثیرى در کارى که ما انجام خواهیم داد ندارد!
16. بعلت اهمیت تئورى و عملى این موضوع!
یعنى: بعلت علاقه من به این موضوع!
17. سه نمونه جهت مطالعه شما انتخاب شده و آورده شده اند.
یعنى: طبیعتا بقیه نمونه ها واجد مشخصاتى که شما باید بعد از مطالعه به آن برسید، نبوده اند!
18. بقیه نتایج در گزارش بعدى ارائه مى شود.
یعنى: بقیه نتایج را تا فشار نیاورید نخواهیم داد!
19. ثابت شده که ...
یعنى: من فکر مى کنم که ...!
20. این صحبت شما تا اندازه اى صحیح است.
یعنى: از نظر من صحبت شما مطلقا غلط است!
21. در این مورد طبق استاندارد عمل خواهیم کرد.
یعنى: از جزئیات کار اصلا اطلاع ندارید!
این مطلب فقط جنبه طنز و سرگرمی دارد پس لطفا به دل نگیرید.
۱_ هرروز صبحانه چای با نون و پنیر میخوری.
۲_ در روز حداقل ۵ بار از واژههای عزیزم / قربونت برم / اختیار دارین / شرمنده استفاده میکنی.
۳_ هر دومین جمله رو با ببین شروع میکنی.
۴_ اگر ساعت ۵ قرار داشته باشی ساعت ۶ از خونه بیرون میری.
۵_ بابا مامانت میخوان که دکتر مهندس شی.
۶_ مامانت حداقل دو بار در روز بهت میگه بچم قربونت بشم.
۷_ تا از یه مهمونی یا عروسی میای شروع میکنی به غیبت.
۸_ هروقت که به یک رستوران ایرانی میری موقع حساب به گارسون میگی قابلتون رو نداره.
۹_ کمد لباسات پر از لباسای ِ مشکیه.
۱۰_ توی توالت خونتون آفتابه دارین !
۱۱_ موقع حساب کردن طوری رفتار میکنی که انگار تو میخوای پول بدی اما همش تعارف شابدلعظیمیه.
۱۲_ هروقت منتظر مهمونت سر ساعت ۱ هستی ساعت ۳ ازش استقبال میکنی.
۱۳_ تو و مهمونای ایرانیت ۳۰دقیقه هم جلو در صحبت میکنید که البته فقط می خواستید خداحافظی کنید.
۱۴_ وقتی میری توالت به نظر میاد که اونجا خوابت برده.
۱۵_ مامانت می خواد دعوات کنه اما دلش نمیاد.
۱۶_ بابات میخواد که دخترش پیشش بمونه.
۱۷_ حداقل روزی یکبار برنج و گوشت میخوری.
۱۸_ سالاد رو بشقابی میخوری.
۱۹_ وقتی مهمون داری یه کاسه ی بزرگ میوه روی میزه.
۲۰_ لجبازی.
۲۱_ مامانت ۴تا مهمون داره اما واسه ۱۰ نفر غذا میپزه.
۲۲_ وقتی مهونی میری هی بهت میگن مگه روزه گرفتی؟ میوه بردار... شیرینی بخور.
۲۳_ خاله و داییت بهت میگن خاله/دایی.
۲۴_ پدر و مادرت بهت میگن بابا / مامان.
۲۵_ تو همه ی اتاقاتون یه فرش ایرانی پهن شده.
۲۶_ مامان بابات به سکول میگن اِسکول و به شرانک میگم شِرانک.
۲۷_ پلاک نقشه ی ایران گردنته.
۲۸_ آیدیهات ایرانین یا پرشین به یدک میکشن.
۲۹_ پسرها: مامانتینا اجازه نمیدن ابروهاتو برداری.
۳۰_ پسرها: مامانتینا نمیزارن گوشتو سوراخ کنی.
۳۱_ مردها: از زنت طلاق گرفتی اما همچنان اجازه نمیدی با مردهای دیگه ارتباط داشته باشه.
۳۲_ به مهمونات میگی خونهی خودتونه.
۳۳_ چشمای بزرگ و خوشگلی داری.
۳۴_ مژههای بلندی داری.
۳۵_ مامانتینا نمیزارن بری سولاریوم چون پوست سفید و لطیفِ خودت قشنگتره.
۳۶_ از طلا زیاد استفاده میکنی.
۳۷_ مردها: هیچکس حق نداره زنت رو اونجوری نگاه کنه.
۳۸_ بستنی مورد علاقهت فالودهس.
۳۹_ مردها: تو خیلی خوب میتونی واسه خانوما افسانه تعریف کنی.
۴۰_ اگه مریض شی نمیری دکتر.
۴۱_ مامان بابات همیشه تعریف میکنن که ایران خیلی کشور خوبی بوده.
۴۲_ میگی تهرانی هستی حتی اگه نباشی.
۴۳_ حتی با کسایی که نمیشناسی موقع احوالپرسی روبوسی میکنی.
۴۴_ یا پرسپولیسی هستی یا استقلالی.
۴۵_ بچه هات نباید هیچ کمبودی داشته باش.
۴۶_ آرزو میکنی که کاش مکدونالد کلهپاچه داشت.
۴۷_ مامانت سماور داره.
۴۸_ با خودت غذای ایرونی به مدرسه یا محل کار میبری.
۴۹_ موقع مهمونی خانوما با هم دعوا میکنن که کی ظرفارو بشوره در حالی که مردا دارن پاسور بازی میکنن یا منتظر چای هستن.
۵۰_ مامانتینا همش واست روضه میخونن که حلال و حروم چقدر مهمه.
۵۱_ مامان و بابات همیشه میگن ما جلو بابا مامانمون پامونو دراز نمیکردیم.
۵۲_ به دوستای بابات میگی عمو.
۵۳_ به دوستای مامانت میگی خاله.
۵۴_ تو خونتون تابلوهای مینیاتوری آویزونه.
۵۵_ پرچم ایران رو زدی به دیوار اتاقت.
۵۶_ به ایرانی بودنت افتخار میکنی.
۵۷_ هروقت آشنایی رو تو خیابون ببینی میگی به به پارسال دوست امسال آشنا.
۵۸_ پسر ها: یه دوست دختر کمته.
۵۹_ خانوم ها: حداقل ۳بار در سال موهاتو رنگ میکنی.
۶۰_ دخترا: از پسر های ایرونی بد میگی اما آخرشم فقط اونارو میخوای.
۶۱_ خانوما: از ۱٫۶۳ بلندتر نمیشی.
۶۲_ حداقل روزی ۵بار چای مینوشی.
۶۳_ از بچگی بهت میگفتن آتیش پاره یا وروجک.
۶۴_ هروقت داری یه چیز جالب تعریف میکنی هی صدات بلند تر میشه.
۶۵_ اونقدر بلند میخندی که صداتو تا دو کیلومتر اونورتر هم میشنون.
۶۶_ مامانتینا میرن سوپرمارکت تا نون بخرن اما با ۴کیسهی خرید برمیگردن.
۶۷_ هنوز فیلمای فردین و فروزان و بهروز وثوقی نگاه میکنی.
۶۸_ همهی مغازهها و رستورانهای ایرانی شهرتون رو میشناسی.
۶۹_ مامانتینا اصرار میکنن که تعمیرکار برق هم بشینه پای سفرهی غذا.
۷۰_ قصههای مورد علاقهی بچگیت شنگول و منگول بوده یا خاله سوسکه.
۷۱_ هروقت آهنگ باباکرم میشنوی نمیتونی سرجات بشینی.
۷۲_ هروقت از مامانت میخوای که اینقدر بهت گیر نده چون بزرگ شدی میگه صد سالت هم بشه بازم بچمی.
۷۳_ پیاز داغ زیاد اضافه میکنی.
۷۴_ پسر ها: تو بچگی بهت میگفتن شومبول طلا.
۷۵_ دختر ها: بابات همیشه بهت میگه دختر گلم.
۷۶_ میری رستوران چینی اما با قاشق چنگال غذا میخوری.
۷۷_ به پسته و تخمه و لواشک و آلوچه و نون خامهای عشق میورزی.
۷۸_ گربه های سامی ایرانی رو ترجیح میدی.
۷۹_ هروقت مامانت آشپزی میکنه حتما باید زعفرون تو برنج باشه.
۸۰_ ماهی مورد علاقت ماهی سفیده.
۸۱_ آرایشگر ایرانیت رو در مغازش نوشته تا ساعت ۷ باز است اما میبینی ساعت یازدهه و اون هنوز داره مو کوتاه میکنه.
۸۲_ دوغ مینوشی.
۸۳_ کانال های ایرانی نگاه میکنی مثل پیامسی و طپش.
۸۴_ دختر ها: از ۱۲ سالگی میدونی که اسم بچه هاتو چی میخوای بزاری.
۸۵_ مامانتینا تو خونه یه پلوپز ۸ نفره دارن.
۸۶_ مادرتینا هیچ وقت اجازه نمیدادن شبا خونه ی همکلاسیت بخوابی.
۸۷_ پسر ها: به کنسرتهای ایرانی میری تا با دختر ایرونی آشنا بشی.
۸۸_ ماشین بی ام و میرونی ولی بیکاری.
۸۹_ ریاضیت خوبه.
۹۰_ مادر و پدرت غر میزنن که چرا نمرهت ۱۹ شده.
۹۱_ دیر از خواب پا میشی.
۹۲_ جلسه ی اولیا و مربیان مامانتینا معلمت رو به شام دعوت میکنن.
۹۳_ ساعتت از عمد ۵ دقیقه جلوئه.
۹۴_ هروقت کسی ازت تعریف میکنه مامانت واست اسپند دود میکنه.
۹۵_ به مامان و بابات میگی شما.
۹۶_ هروقت با یکی دیگه میخوای از در رد شی هی به هم میگید بفرمایید بفرمایید.
۹۷_ حتی با کسی که ازش خوشت نمیاد خوب برخورد میکنی.
۹۸_ تو خونه تون صنایع دستی دارین.
۹۹_ تو دوران کودکی زیاد دنبال نخود سیاه فرستاده شدی.
۱۰۰_ داری این مطلب رو میخونی.
نظامی خوش سرود آن پیر کامل
زمین باشد تن و ایران ما دل
آخرین کلمات یک پلیس : شیش بار شلیک کرده ، دیگه گلوله نداره !
آخرین کلمات یک ملوان : من چه می دونستم که باید شنا بلد باشم !
آخرین کلمات یک چترباز : پس چترم کو ؟!
آخرین کلمات یک سرباز تحت آموزش هنگام پرتاب نارنجک : گفتی تا چند بشمرم ؟!
آخرین کلمات یک جلاد : ای بابا ، باز تیغهء گیوتین گیر کرد !
آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون : این نوع مار رو میشناسم ، سمی نیست !
آخرین کلمات یک خبرنگار : بله ، سیل داره به طرفمون میاد !
آخرین کلمات یک خلبان : ببینم چرخها باز شدند یا نه ؟
آخرین کلمات یک داور فوتبال : نخیر آفساید نبود !
آخرین کلمات یک دربان : مگه از روی نعش من رد بشی !
آخرین کلمات یک دوچرخه سوار : نخیر تقدم با منه !
آخرین کلمات یک دیوانه : من یه پرنده ام !!!
آخرین کلمات یک شکارچی : مامانت کجاست کوچولو ؟!
آخرین کلمات یک غواص : نه این طرفها کوسه وجود نداره !
آخرین کلمات یک فضانورد : برای یک ربع دیگه هوا دارم !
آخرین کلمات یک قصاب : اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم !
آخرین کلمات یک قهرمان : کمک نمیخوام ، همه اش سه نفرند !
آخرین کلمات یک کارآگاه خصوصی : قضیه روشنه ، قاتل شما هستید !
آخرین کلمات یک کامپیوتری : هارددیسک پاک شده است !
آخرین کلمات یک گروگان : من که میدونم تو عرضه ی شلیک کردن نداری !
آخرین کلمات یک متخصص آزمایشگاه : این آزمایش کاملاً بی خطره !
آخرین کلمات یک متخصص خنثی کردن بمب : این سیم آخری رو که قطع کنم تمومه !
آخرین کلمات یک معلم رانندگی : نگه دار ! چراغ قرمزه !
آخرین کلمات یک ملوان زیردریایی : من عادت ندارم با پنجره بسته بخوابم !
همسر: چکار میکنی بعد اینکه من بمیرم؟ میری زن دیگه میگیری؟
شوهر: قطعا نه!
همسر: چرا که نه؟ دوست نداری دوباره متاهل بشی؟
شوهر: خوب معلومه که میخوام
همسر: خوب چرا پس نمیخوای دوباره ازدواج کنی؟
شوهر: باشه باشه دوباره ازدواج میکنم
همسر: ازدواج میکنی واقعا؟
شوهر: ......!؟
همسر: یعنی تو همین خونمون باهاش زندگی میکنی؟
شوهر: البته خوب اینجا خونه خوب و بزرگیه
همسر: باهاش روی تختمون هم میخوابی؟
شوهر: مگه جای دیگه هم میتونیم بخوابیم؟
همسر: بهش اجازه هم میدی ماشینم رو برونه؟
شوهر: احتمال زیاد، خوب ماشین نو هست دیگه
همسر: عکسهای من رو هم با عکسهاش عوض میکنی؟
شوهر: اگر جای مناسبی باشه چرا که نه؟
همسر: جواهراتم رو هم بهش میدی؟
شوهر: مطمئنم که اون جواهرات مخصوص خودش رو طلب میکنه
همسر: یعنی کفشم رو هم میپوشه؟
شوهر: نه سایزش 38 هست
همسر: [سکوت]
شوهر: [گند زدم!]
روش تبدیل تاریخ میلادی به شمسی بدین گونه است که چنانچه روز مورد نظر بین اول ژانویه تا 21 مارس باشد عدد622 و اگر روز مطلوب بین 22 مارس تا آخر دسامبر باشد عدد 621 را از تاریخ میلادی کسر میکنیم.
برای تبدیل تاریخ هجری شمسی به میلادی چنانچه روز مورد نظر بین اول فروردین تا 11 دی باشد عدد 621 و اگر روز مورد نظر بین 11 دی تا اول فروردین باشد عدد 622 را به سال شمسی می افزاییم تا سال میلادی بدست آید.
به گزارش پرداد و به نقل از سی نت :: امروزه گوشی هایی وارد بازار می شوند که حجم ها و کارایی ها متفاوت و بهتری دارند .تصاویر زیر مربوط به گوشی جدید اپل است که هنوز به بازار نیامده است.
مي گويند "مريلين مونرو" يک وقتي نامه اي نوشت به "آلبرت اينشتین" که فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنيم، بچه هايمان با زيبايي من و هوش و نبوغ تو، چه محشري مي شوند!
آقاي اينشتین هم نوشت؛ ممنون از اين همه لطف و دست و دلبازي خانم. واقعا هم که چه غوغايي مي شود!ولي اين يک روي سکه است. فکر اين را هم بکنيد که اگر قضيه بر عکس بشود، چه رسوايي بزرگي بپا مي شود!
1.جوانترین مادربزرگ
هر چند مادر به دخترش توصیه کرده بود که مثل او زود ازدواج نکند، اما ظاهرا گوش ماریا به این حرف ها بدهکار نبود، چراکه او هم در یازده سالگی صاحب فرزند شد. به این ترتیب ریفکا تنها 23 سال داشت که طعم مادربزرگ شدن را چشید.
یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل جای اینکه از جاده اصلی بیایم یاد پدرم افتادم که می گفت: جاده قدیمی باصفا تره و از وسط جنگل رد میشه!
من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی ، 20 کیلومتری از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هرکاری کردم روشن نمیشد. وسط جنگل ، داره شب میشه، نم بارون هم گرفت.
اومدم بیرون یکمی با موتور ور رفتم دیدم نه از موتور ماشین سردر نمی آرم.
راه افتادم تو دل جنگل ، راست جاده خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم.
دیگه بارون حسابی تند شده بود.
با یه صدایی برگشتم دیدم یه ماشین خیلی ارام و بی صدا بغل دستم وایساد.....
من هم بی معطلی پریدم توش این قدر خیس شده بودم که به فکر این که توی ماشینو نیگا کنم نبودم.
وقتی روی صندلی عقب جاگرفتم ، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر ، دیدم هیشکی پشت فرمون و صندلی جلو نیست!!!
بعد ماشین شروع به حرکت میکنه هر بار که مقابلش یه دره بوده یه دست از پنجره میومده بیرون و فرمونو میچرخونه تا این که یه جا رسیدم که یه قهوه خونه بود از ماشین پریدم پایین رفتم جریانو برا همه تعریف کردمو بیهوش شدم!
وقتی به هوش اومدم دیدم دو تا مرد اومدن تو یکیشون گفت:
اصغر این یارو همون دیونه اس که وقتی داشتیم ماشینو هل میدادیم پرید تو!!!!
سعی کنیدروزها استراحت کنید تا شبها راحت بخوابید!
نزدیکی تخت خوابتان صندلی بگذارید تا اگر ازخواب بیدارشدید روی آن نشسته و استراحت کنید!
به خواب نگوئید کاردارم به کاربگوئید خواب دارم!
ایستادن به رفتن، نشستن به ایستادن و خوابیدن به نشستن اولویت دارد!
کار امروز را به فردا موکول کنید وکار فردا را به پس فردا!
اگرحس کارکردن به شما دست داد کمی صبرکنید تا این حس از شما بگذرد!
از همه دیرتر سرسفره رفته وزودتر بلند شوید تازحمت چیدن و جمع کردن سفره به شما تحویل نشود!
درمهمانی ها حتماً با خود بالش ببرید شاید فرصتی برای استراحت بدست آورید!
برای کار همیشه فرصت هست پس از استراحت غافل نشوید!
آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است!؟
پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره ۴ میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند
در کودکی:
پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد
دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی به ماتحتشان میخورد.
خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟
روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :
پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند
دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند
هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :
پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون
دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود
هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :
دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند
روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :
دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟
در ۱۸ سالگی :
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و ۲ سال از زندگیشان هدر نرود
دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .
در دانشگاه : پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند
دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند
در هنگام نمره گرفتن : پسرها خودشان را جر میدهند تا ۹٫۵ آنها ۱۰ شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند
دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره ۴٫۵ آنها به ۱۷ تبدیل میشود.
در کافی شاپ : پسرها حساب میکنند.
دخترها میگویند : مرسی!
در مخ زدن : پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .
دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.
هنگام خواستگاری : پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و …. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند
دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند
هنگام ازدواج : پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و … را از سر قبر پدرشون تهیه کنند
دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد
هنگام زندگی عشقولانه دو نفره:پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند
دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.
کار کردن : پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند
دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند …
شکستن رکورد گینس توسط جوان ورزشکار ایرانی+تصاویر
مهدی عاشوری در اسفند ماه ۸۹ توانست در مدت زمان ۲ ساعت و ۱۵ دقیقه در غار یخی رکورد مرد چینی در این زمینه را بشکند.
فیلمی که به تازگی از جسد یک بیگانه فضایی در سیبری در شبکه منتشر شده است کاربران وب را به شدت شگفت زده کرده است.
ادامه مطلب در ادامه مطلب
براي من فرقي نميكنه ديوار آشپزخونه چه رنگي باشه .
يعني : تا وقتي كه آبي، سبز، زرد، صورتي، مشكي، يشمي، خاكستري، عنابي، سفيد و ... نباشه اشكالي نداره .
ادامه در ادامه مطلب
دختر: سلام خواهش میكنم! Asl pls ؟
پسر: تهران/وحید/26 و شما؟
دختر: تهران/نازنین/22
پسر: چه اسم قشنگی! اسم مادربزرگه منم نازنینه!
دختر: مرسی! شما مجردین؟
پسر: بله. شما چی؟ ازدواج كردین؟
دختر: نه منم مجردم! راستی تحصیلاتتون چیه؟
پسر: من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT دارم!!! شما چی؟
دختر: من فارق التحصیل رشته گرافیك از دانشگاه سرین فرانسه هستم.!!!
پسر: WOW چه عالی! واقعا از آشناییتون خوشبختم.!
دختر: مرسی منم همینطور! راستی شما كجای تهران هستین؟
پسر: من بچه تجریشم! شما چی؟
دختر: ما هم خونمون اونجاس! شما كجای تجریش میشینید؟
پسر: خیابون دربند! شما چی؟
دختر: خیابون دربند!؟ كجای خیابون دربند؟
پسر: خیابون دربند ، خیابون........كوچه..........پلاك......... ، شما چی؟
دختر: اسم فامیلیه شما چیه؟
پسر: من؟ حسینی! چطور!؟
دختر: چی؟ وحید تویی؟ خجالت نمیكشی چت می كنی؟ تو كه گفتی امروز با زنت میخوای بری
قسطای عقب مونده ی خونه رو بدی! مكانیكی رو ول كردی نشستی چت می كنی؟
پسر: عمه مولوك شمایین!؟ چرا از اول نگفتین؟ راستش! راستش!
دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده..... ، آخه می دونین............
دختر: راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟ میدونم به فریده چی بگم!
پسر: عمه جان! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین! اگه بفهمه پوستمو میكنه! عوضش منم به عمو فریبز چیزی نمیگم
دختر: اوووووووم خب ، باشه چیزی بهش نمیگم. دیگه اسم فریبرزو نیاریا !
پسر: باشه عمه مولوك بای.......!!!
رئیس جمهور بلاروس از آمادگی کشورش برای اختصاص زمینی مناسب جهت احداث «جزیره قطر» در داخل این کشور خبر داد!
این توافق در دیدار اخیر الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس با مقامات قطری در دوحه حاصل شده است.
بر این اساس در این شهرک قرار است تا تمامی امکانات مورد نیاز شهری کوچک همانند بانکها، مراکز فرهنگی و اداری، آپارتمانهای مسکونی، مراکز خدماتی و تفریحی و دولت الکترونیک احداث شود.
نکته حائز اهمیت در این پروژه آن است که در محدوده این جزیره قوانین دولت قطر اجرا میشود و به عنوان بخشی از خاک قطر تلقی خواهد شد.
طراحان این طرح معتقدند که اجرای این پروژه موجب پیشروی منافع قطر به سوی اروپا و همچنین جذب سرمایههای کشورهای خلیج فارس به بلاروس میشود.
لوکاشنکو همچنین به قطر پیشنهاد داده تا ضمن سرمایه گذاری در اقتصاد این کشور از شرکای مؤسسه استخراج ماده کانی پتاسیم در بلاروس شود.
دولت بلاروس در پی بروز بحران شدید مالی که از ابتدای سال میلادی اقتصاد این کشور را فلج کرده و ارزش پول ملی آن بیش از هفتاد درصد کاهش یافته است، به دنبال سرمایه گذاران خارجی است اما تاکنون موفقیتی به دست نیاورده است.
منبع: ایسنا
یکی دخترا راست میگن یکی پینوکیو
یکی دخترا مهربونن یکی خرس مهربون
یکی دخترا قشنگ راه میرن یکی تنسی تاکسی 2
یکی موهای دخترا قشنگه یکی آنشرلی
یکی خونه ی شما قشنگه یکی خونه ی مادر بزرگه
یکی دخترا سفیدن یکی سفید برفی
یکی گوشهای دخترا قشنگه یکی گوشهای زی زی گولو
یکی دخترا خوشگلند یکی پلنگ صورتی
یکی دخترا زبلند یکی ملوان زبل
یکی دخترا قد بلندن یکی خاله ریزه
یکی من با دخترا خوبم یکی تام با جری
آیا می دانید تقریبا یک سوم وزن یک زن و یک دوم وزن یک مرد را ماهیچه تشکیل می دهد.
آیا می دانید ۳۰ برابر جمعیتی که امروزه بر روی کره زمین است در زیر خاک مدفون اند...
ستاره تنیس چین "لی نا" پس از کسب مقام قهرمانی در مسابقات "اپن فرانسه" به عنوان یکی از پردرآمدترین ورزشکاران جهان تبدیل شده است.
جالبه از دس نديدش...
معلم از بچه ها میپرسه:بچه ها در آینده میخواهید چه کاره شوید؟ محسن:من میخواهم ناخدا بشم. علی:من میخواهم دکتر بشم. سارا:من میخوام یه مادر خوب بشم. رضا:منم میخوام به سارا کمک کنم.
با سلام به همه دوستان خوب
مدتی هست که مسئله رای گیری در گوگل برای تغییر نام خلیج عربی به خلیج فارس مطرح هست
شاید این موضوع ربطی به فعالیت سایت نداشته باشد
اما فرصت کوتاهی مونده که لطف کنید اگه تمایل دارید این اتفاق بی افته به این سایت رفته:
www.persianorarabiangulf.com
و رای خود را به Persian Gulf اعمال کنید
در زیر رای گیری دو ستون هست که میگه چرا خلیج فارسی و چرا خلیج عربی!
برید ببینید عرب ها چه تبلیغی کردند
با آرزوی سربلندی کشورمان
موفق باشید
با آرزوی
ابدی برای شما
خبرنامه دانشجویان ایران:به گزارش خبرگار برنا ، احتمالا بسیار واژه زن ذلیل را شنیده باشید و درباره آن جک، طنز و مطالبی در حد شوخی و تفریح در کوچه و افراد نثاربه یکدیگر میکنند اما شاید چیزی درباره انجمن زن ذلیلان ایران نشنیده باشید که پا را از شوخی فراتر برده و برای خود انجمن و سایت اینترنتی تشکیل داده باشند. عضو گیری و نظرسنجی و فراخوان ارسال آثار و امکان شرکت در مسابقه را برای زن ذلیلان فراهم کرده باشند.
فراخوان انجمن زن ذلیلان
در این سایت به زن ذلیلان فراخوان داده می شود که می توان مطالب خود را از قبیل شعر و خاطرات برای استفاده سایر زن ذلیلان ارسال نمایند.
صدور کارت عضویت مخصوص
جالب اینجاست که در محافل خصوصی در تهران در محدوده پیروزی این افراد کارت ویزیت مربوطه را بین مردها پخش کرده و عضو گیری میکنند.
اولین دوره این مسابقات زن ذلیلان
دبیر انجمن زن ذلیلان ایران در این سایت اشاره میکند زن ذلیلان گرامی! می توانید در اولین دوره مسابقات زن ذلیلان ایران شرکت کرده و آثار خود را در زمینه های داستان، طنز، فیلم، موسیقی، شعر و ... بفرستید که مورد کارشناسی هیات داوران قرار می گیرد. این به اصطلاح انجمن برای خود اسپانسر نیز جذب کرده و به نفرات برتر هدایایی داده میدهد.
سرود ملی انجمن زن ذلیلان ایران
در این سایت سرودی را هم به عنوان سرود ملی انجمن زن ذلیلان ایران نوشته شده است.
الهــــی! به مــــــردان در خانه ات! / به آن زن ذلیلان فـــــرزانــــــه ات!
به آنانکه با امـــــر “روحی فداک”! / نشینند وسبـــــــــــــزی نمایند پاک!
به آنانکه از بیـــــــخ وبن زی ذیند! / شب وروز با امــــــر زن می زیند!
به آنانکه مرعــــــــــوب مادر زنند! / ز اخلاق نیکـــــــــوش دم می زنند!
عصرایران: می گویند در برج میلاد بستنی ای سرو می شود که روکش طلا دارد! قیمت این بستنی 250 دلار است!
فرض شماره یک با فرد شماره یک:
- فرض کنید که شما این بستنی را خوردید!
• ما شکر بخوریم که چنین بستنی را بخوریم؟
- مگر شما چه چیزتان از بقیه کمتر است؟!
• از کدام بقیه؟!
- از همان هایی که این بستنی را می خرند و می خورند!
• خب تابلوست! پولمان کمتر است؟!
- خب اینکه مشکلی نیست! بروید وام بگیرید و بستنی روکش طلا بخورید!
• ما اگر به زحمت بتوانیم دو عدد ضامن آن هم از نوع معتبرش را جور کنیم و گوش شیطان کر وام بگیریم، به یک زخم دیگرمان می زنیم نه اینکه برویم بستنی 250 دلاری بخریم!
- خب از آن وام های درست و حسابی بگیرید تا هم بتوانید به زخم تان بزنید و هم به بدنتان!
فرض شماره دو با فرد شماره دو:
- فرض کنید که شما بستنی روکش طلا را خوردید!
• این وصله ها به ما نمی چسبد! بروید با فرد دیگری فرض کنید!
- حالا فرض کنید! می گویند فرض محال که محال نیست! فرض محال کنید!
• خب آخر ما هم مشکلمان همین محال است! وقتی محال است که ما چنین بستنی را بخوریم چرا الکی به معده مان استرس وارد کنیم؟! آخر اصلاً روحیه معده ما با چنین چیزهایی سازگار نیست! ما مدتهاست که می خواهیم برویم مگنوم بخوریم دو دلیم! می ترسیم نکند معده مان از تعجب شاخ دربیاورد! آن وقت شاخش بزند روده مان را سوراخ کند و بعد خر بیار و باقالی بار کن! باز خرج بیمارستان و ...اصلاً ولمان کن! شاید ولمان کردند در خیابان!! ما نمی خواهیم فرض کنیم! برو خودت فرض کن!
فرض شماره سه با فرد شماره سه:
- فرض کنید که شما بستنی روکش طلا را خوردید!
• وا! من طلا بخورم؟! خدا مرگم! نزنین این حرفو! زبونتونو گاز بگیرین! نه آقا! نه! آقامون میگه طلا خطرناکه! یه بار بهش گفتم برام یه النگوی طلا میگیری؟! کلی عصبانی شد و گفت: «زن! این چه حرفیه می زنی؟ فکر کردی من از تو سیر شدم که برات النگوی طلا بگیرم! هیچ فکر کردی اگر یک روز النگو رو دستت کردی و به خاطر اون النگو کشتنت من دیگه با این عذاب وجدان نمی تونم زندگی کنم؟!» ما هم دیدیم راست میگه! حالا شما توقع دارین من طلا بخورم! نه! وای خدا مرگم بده! اگه شکممو سفره کردن چی؟! شما جواب آقامونو میدین؟!
فرض شماره چهار با فرد شماره چهار:
- فرض کنید شما چنین بستنی را خوردید!
• دیگه چی؟! می خوای یه روز خوش تو زندگی نداشته باشم؟! می خوای هر وقت میرم دستشویی از استرس نتونم درست کارمو بکنم؟! اصلاً اگر ما طلا را خوردیم و طلا کشید پایین! آنوقت ما چه غلطی بکنیم! از آن بدتر اگر طلا کشید بالا و ما خواستیم طلایمان را بفروشیم چه؟ می دانید چه مصیبتی باید بکشیم تا این طلا را دفع کنیم و آن را بتوانیم به موقع بگیریم! جایتان خالی یک بار یک سنگ بی ارزش دفع کردیم کلی بدبختی کشیدیم! این که دیگر طلاست و مشکلاتش دو برابر است! آخر هم باید دفعش کنی و هم باید موقع دفع مراقب باشی یک وقت داخل چاه نیافتد!
فرض شماره پنج با فرد شماره پنج:
- فرض کنید شما بستنی روکش طلا را خوردید!
• چرا فرض کنم؟! می روم و بستنی روکش طلا را میخرم و می خورم! دیگر چرا ذهنم را اذیت کنم و فرض کنم!
- ایول! یعنی شما می توانید چنین بستنی را بخرید؟!
• بله که می توانم! چرا نتوانم! پول دارم! بستنی می خرم و می خورم!
- ایول! می توانم بپرسم راز موفقیتتان چیست؟!
• خیر! چرا حرف سیاسی می زنید؟! بروید مزاحم نشوید آقا!
يه ضرب المثل چيني هست كه ميگه: اگه از دوران مجرديت لذت نمي بري، ازدواج كن. اونوقت حتما از دوران مجرديت لذت مي بري!
خدا خر را آفرید و به اوگفت:
تو بار خواهی برد، از زمانی که
تابش آفتاب آغاز می شود تا زمانی
که تاریکی شب سر می رسد.و همواره بر
پشت تو باری سنگین خواهد بود.و تو
علف خواهی خورد و از عقل بی بهره
خواهی بود و پنجاه سال عمر خواهی
کرد و تو یک خر خواهی
بود.
خر به خداوند پاسخ داد: خداوندا!من می خواهم خر باشم،
اما پنجاه سال برای خری همچون من
عمری طولانی است.پس کاری کن فقط
بیست سال زندگی کنم و خداوند آرزوی
خر را برآورده کرد
1- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.
وقتی تو خودت گیر می کنی
|
قبل از ازدواج : خوابیدن تا لنگ ظهر
بعد از ازدواج : بیدار شدن زودتر از خورشید
نتیجه اخلاقی : سحر خیز شدن
قبل از ازدواج : رفتن به سفر بی اجازه
بعد از ازدواج : رفتن به حیاط با اجازه
نتیجه اخلاقی : معتبر شدن
قبل از ازدواج : خوردن بهترین غذاها بی منت
بعد از ازدواج : خوردن غذا های سوخته با منت
نتیجه اخلاقی : تقویت معده
قبل از ازدواج : استراحت مطلق بی جر و بحث
بعد از ازدواج : کار کردن در شرایط سخت
نتیجه اخلاقی : ورزیده شدن
قبل از ازدواج : دید و بازدید از اماکن تفریحی
بعد از ازدواج : سر زدن به فامیل خانوم
نتیجه اخلاقی : صله رحم
قبل از ازدواج : آموزش گیتار و سنتور و غیره
بعد از ازدواج : آموزش بچه داری و شستن ظرف
نتیجه اخلاقی : همدردی با مردها
قبل از ازدواج : گرفتن پول تو جیبی از پاپا
بعد از ازدواج : دادن کل حقوق به خانوم
نتیجه اخلاقی : مستقل شدن
قبل از ازدواج : ایستادن در صف سینما و استخر
بعد از ازدواج : ایستادن در صف شیر و گوشت
نتیجه اخلاقی : آموزش ایستادگی
قبل از ازدواج : رفتن به سفرهای هفتگی
بعد از ازدواج : در حسرت رفتن به پارک سر کوچه
نتیجه اخلاقی : امنیت کامل.
در زمانهای قدیم هنگامیکه هندو ها با کشور های عربی مراوده تجاری داشتند برای نوشیدن چای به همراه خود پیالههایی را به این کشورها خصوصا عراق و شام قدیم آوردند که در آن کشور ها به بیاله معروف شد.
پس از آن اروپاییانی که برای تجارت به کشورهای عربی سفر میکردند چون در کشورشان از فنجان برای نوشیدن چای یا قهوه استفاده میکردند هنگام بازگشت به کشورشان این پیالهها را به عنوان یادگاری میبردند و آن را East Tea Can مینامیدند یعنی: یک ظرف چای شرقی.
به تدریج این کلمه به کشورهای شرقی بازگشت و در آنجا متداول شد.
نظر یادتون نره....
معادله ۱
انسان = خواب + خوراک + کار+ تفریح
الاغ = خواب + خوراک
پس
انسان = الاغ + کار + تفریح
وبنابرین
تفریح – انسان = الاغ + کار
بعبارت دیگر
انسانی که تفریح ندارد = الاغی که فقط کار می کند
*****
معادله ۲
مرد = خواب + خوراک + درآمد
الاغ = خواب + خوراک
پس
مرد = الاغ + درآمد
و بنابرین
درآمد – مرد = الاغ
بعبارت دیگر
مردی که درآمد ندارد = الاغ
*****
معادله ۳
زن = خواب + خوراک + خرج پول
الاغ = خواب + خوراک
پس
زن = الاغ + خرج پول
وبنابرین
خرج پول – زن= الاغ
بعبارت دیگر
زنی که پول خرج نمی کند = الاغ
*****
نتیجه گیری:
از معادلات ۲و۳ داریم:
مردی که درآمد ندارد = زنی که پول خرج نمیکند
پس:
فرض منطقی ۱: مردها درآمد دارند تا نگذارند زنها تبدیل به الاغ شوند..
و
فرض منطقی ۲: زنها پول خرج می کنند تا نگذارند مردها تبدیل به الاغ شوند.
بنابرین داریم …
مرد + زن = الاغ + درآمد + الاغ + خرج پول
> و ازفرضهای۱و۲ نتیجه منطقی میگیریم که:
مرد + زن = ۲ الاغی که با هم بخوشی زندگی میکنند.
نظر یادتون نره...
سر جلسه امتحان تقلب اشتباه برسونین به دوستتون !
به بچه همسایه بگید اگه یه خودکار رو قورت بده ، بزرگ شه مهندس میشه !
از کنه ای که نیشتون زده ، دیه بگیرین !
شونه های مگسائی رو که تازه نشستن روتون بمالین تا خستگیشون در بره !
وقتی قایق موتوری تون وسط دریا خاموش کرد ، پیاده بشین هل بدین !
بلالی که دونه هاش کج هست رو ببرین ارتودنسی !
به گل مصنوعی روی میزتون به زور آب بدین تا بخوره !
داداش کوچیکتون رو بذارین توی مایکروفر تا برنزه بشه !
گوشی موبایلتون رو با سنجاق قفلی به پاچه شلوارتون وصل کنین !
سی دی قفل دار رو بشکنین تا قفلش باز بشه !
با هندوانه یه قل دو قل بازی کنین !
به دوست دکترتون بگین : مرض جدید چی داری ؟ !
بارفیکس خونه ی دوستتون رو شل بکنین و ازش بخواین هنر های ژیمیناستیکشو بهتون نشون بده !
کرم ضد آفتاب را به کف پایتان بزنید !
روز تولد هسرتان گلاب را داخل شیشه عطر بریزید و به عنوان یک عطر خارجی گرانقیمت به او هدیه بدهید !
توی باک ماشینتان چایی بریزید تا خستگی اش در برود !
از مگسای دستشوئی عاجزانه خواهش کنین نوبت رو رعایت کنن !
توی کیک تولد همسرتان نارنجک دست ساز بگذارید !
وسط دعوا با دماغ بزنید تو مشت طرف مقابل !
نصف شب زنگ بزنید به اورژانس و بگویید : من مرض دارم ، بیاین منو ببرید !
به گدای کنار خیابان ، به جای پول ، آدرس مراکز کاریابی را بدهید !
روز بازی پرسپولیس با استقلال ، وسط تماشاچی ها بنشینید و با صدای بلند ، شموشک نوشهر را تشویق کنید !
توی تنگ ماهی قرمز یک کیسه نمک خالی کنید تا آب شور بشود و ماهیتان فکر کند تو دریاست !
بعنوان اولین شام زندگی مشترک برای همسرتان لوبیا با باقالی و کمی نخود درست کنید !
شلوارتان را چپه بپوشید تا کسی نتواند دست توی جیبتان کند !
بجای موز توی میهمانی به مهمانان آدامس موزی تعارف کنید و بگویید بفرمایید موز mp3 !
داخل سوراخ قفل در مغازه های محله تان میخ بکنید !
هر روز که همسرتان را می بینید به او بگویید : اِ … اِ … نسبت به دیروز چقدر پیر تر شدی !
جنازه ی سوسکی رو که بی دلیل کف دستشوئی مرده ، ببرید پزشکی قانونی !
اتوی داغ روی صورتتان بکشید تا چروکهای پوستتان بر طرف شود !
به راننده اتوبوس شرکت واحد بگویید : به جان خودم اگه ایندفعه بلیطمو پاره کنی دیگه بهت بلیط نمی دم !
سر جلسه امتحان به مراقب بگویید : برو اونطرف تر وایستا ! جلوی دیدم رو گرفتی ! نمی تونم برگه کناریم رو خوب ببینم !
لاستیک ماشینتان را با دهان باد کنید !
پیراهن را روی کت بپوشید !
از سمت راست ماشین گشت نامحسوس پلیس ، با سرعت ۱۸۰ تا سبقت بگیرید !
توی قوطی کبریت کنار اجاق گاز را پر از ترقه کبریتی کنید !
برای تولد دختر عمه تان یک دستگاه ریش تراش برقی به او هدیه بدهید !
از جیب پدرتان پول بردارید و داخل کیف مادرتان بگذارید !
توی سینما عینک دودی بزنید !
ماست را با چنگال بخورید !
در مجلس خواستگاری ، به پدر دختر ، سیگار تعارف کنید !
به تویوتا کمری
همه از من میترسن ، من از نیسان آبی
عاشق بی انتظار مادر
علم بهتر است یا ثروت؟ ، هیچکدام فقط ذره ای معرفت !
دا کر سی چنت بی. (یعنی مادر پسر برای چی خواستی؟)
به گنده تر و خرتر از خودت احترام بگذار!
به مد پوشان بگویید آخرین مد کفن است
ناز نگات قشنگه!
تند رفتن که نشد مردی / عشق است که برگردی
هر کجا محرم شدی -چشم از خیانت باز دار / -چه بسا محرم با یک نقطه مجرم میشود،
مبر ز موی سفیدم گمان به عمر دراز / جوان به حادثه ای زود پیر میشود گاهی
“دست بزن ولی خیانت مکن”
منم یه روز بزرگ میشم.
زندگی بر خلاف آرزوهایم گذشت.
داداش جان به خاطر اشک مادر یواش!
افسوس همه اش افسانه بود!
من از عقرب نمیترسم ولی از سوسک میترسم / من از دشمن نمیترسم ولی از دوست میترسم.
من نمی گویم مرا ای چرخ سرگردان مکن / هرچه می خواهی بکن محتاج نامردان مکن!
شد شد، نشد نشد
بمیرد آنکه غربت را بنا کرد / مرا از تو، ترا از من جدا کرد
برگ از درخت خسته می شه پاییز فقط یه بهانه است
در این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدند ، من بیچاره دنبال مرد می گردم
دنبالم نیا آواره میشی
رفاقت قصه تلخی است که از یادش گریزانم
روی قلبم نوشتم ورود ممنوع ، عشق آمد گفتم بیسوادم!
“تو هم خوبی!
از بس خوردم مرغ و پلو ، آخر شدم مارکوپولو
سر پایینی پرنده ، سر بالایی شرمنده
اسیرتم ولی آزاد !